...و لما نزلت هذه الاية (61 آل عمران):
(فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم...) دعا رسول الله صلى الله عليه و آله عليا و فاطمة و حسنا و حسينا
فقال:
«اللهم هولاء اهلى»
... وقتى اين آيه شريفه نازل شد:
آن حضرت را به دو كنيه ابو الحسن و ابو الحسين ناميدهاند.امام حسن (ع) در حيات پيامبر پدرش را با كنيه ابو الحسين و امام حسين (ع) او را با كنيه ابو الحسن مىخواندهاند.پيامبر نيز وى را با هر دوى كنيهها خطاب مىكرده است.چون پيامبر وفات يافت على (ع) را به اين دو كنيه صدا مىكردند.يكى ديگر از كنيههاى على (ع) ،ابو تراب است كه آن را پيامبر برگزيده و بر وى اطلاق كرده بود ...
اين نوشتار سزاوار مىبيند، نظرى به ديدگاه امام خمينى; در باره شخصيت فاطمه زهرا(س) داشته باشد، گذشته از آنكه حضرت امام; از فرزندان حضرت زهرا(س) است و در مكتب او پرورش يافته و عمر شريف خويش را در راه اهداف والاى اسلام و اهل بيت(ع) سپرى فرموده است، همزمانى ميلاد امام خمينى; (بيستم جمادىالثانى سال 1320 ه .ق) و ميلاد فاطمه زهرا(س) بر اين مناسبت، دو چندان، افزوده است. حضرت امام; در برخى از پيامها و سخنرانيهاى خود به ترسيم و توصيف شخصيت جاودانه فاطمه زهرا(س) پرداختهاند، اما به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه آنچه بيان كردهاند تنها اشاره به بخشى از فضايل بىپايان و وصفناشدنى زهراى مرضيه(س) است، نه تبيين همه آن، كه اصولا از قدرت بشر خارج است، و به كلام امام; نيز در اين باره خواهيم پرداخت ...
بنده به عنوان يك گوينده و يك روحانى سالها از فاطمه زهرا(س) حرف زدهام و شايد صدها ساعت در باره اين مخدره صحبت كردهام و همه ما به فضايل معنوى فاطمه زهرا(س) و به خصلتهاى انسانى فاطمه زهرا(س) توجه كرديم اما به اين كه بايد يك الگوى زنده و مجسم و روشن از زن مسلمان امروز در اختيار بينندگان دنيا بگذاريم خيلى توجه نكرديم. (1) ...
بانوى بزرگ اسلام، حضرت فاطمه سلام الله عليهامظلومه زمان خويش و همه سدهها و قرنهايى است كه تاكنون بر عالم اسلامگذشته است. اين مركز و قطب اهل بيت در سخنان پيامبر(ص) و نيز رفتارهاى آن حضرتبا وى به خوبى معرفى شده است; به طورى كه در جوامع روايى شيعه و سنى، بازتاببرجسته و گستردهاى دارد و همه محدثان و فقيهان به اين سخنان و رفتارهاىپيامبر(ص) در معرفى دختر بزرگوارش به ديده اعجاب نگريستهاند ...
در طول تاريخ بشريت، كم تر انسانى وجود دارد كه مانند پيامبراسلام تمام خصوصيات زندگى اش به طور واضح و روشن بيان و ثبتشدهباشد.خداوند متعال در قرآن كريم كتابى كه خود حافظ اوست (1) و بدونهيچ تغييرى تا قيامتباقى استبا زيباترين عبارات و كاملترينبيانات، آن حضرت را معرفى نموده و با عالىترين صفات ستوده است ...
جوانان سرزمينهاى آماده و حاصلخيز براى افشاندن بذر ايمان ومعنويتشمرده مىشوند و بيش از ديگران زمينه پذيرش ايمان ومعنويت دارند. رسول خدا(ص) فرموده است: «شما را به نيكى درباره جوانان سفارش مىكنم. به درستى كه قلوب آنان نرمتر ومهربانتر است. (براى پذيرش فضيلتها آمادهتر است) (وقتى)خداوند مرا، بشارت دهنده و انذاركننده; بر انگيخت، جوانان بامن پيمان بستند و پيران به مخالفتبرخاستند...» (1) ...
نقش محبت
نوع رابطه ما با اهل بيت (عليهم السلام)، برچه مبنايى است و بر چه مبنايى بايد باشد؟ آيا مثل رابطه ملت و حاكم است؟ آيا رابطه علمى ميان شاگرد و استاد است؟ آيا رابطه «محبت» و «مودت» و پيوند قلبى و درونى است، كه هم كارسازتر و هم بادوامتر و ريشهدارتر است؟ قرآن كريم روى اين رابطه، تاكيد دارد و «مودت اهل بيت» را اجر رسالت پيامبر (ص) معرفى مىكند: (قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى) در روايات هم ...
طلوع خورشيد از مغرب
آيا واقعا، خورشيد از مغرب طلوع مىكند؟ يا اين كه طلوع آفتاب از مغرب، كنايه از طلوع جمال آن حضرت از مكه معظمه، است، مرحوم مجلسى مىگويد: آنگاه كه امير مؤمنان على(ع) علايم ظهور را براى اصحاب خويش چون: «اصبغبننباته» و «صعصعة بن صوحان» بيان مىفرمود چنين گفت: طلوع آفتاب از مغرب. «نزال بن سبره» از «صعصعة» پرسيد مراد اميرالمؤمنين(ع) از اين كلام چيست؟ «صعصعه» گفت: يابن سبره كسى كه عيسى بن مريم(ع) پشتسر او نماز مىگزارد، امام دوازدهم از طبقه نهم از اولاد حسين بن على(ع) است و او است آن آفتابى كه از مغرب طلوع و در ميان ركن و مقام ظاهر مىشود و روى زمين را از كفر و فسق و اعتقادات باطل پاك مىگرداند. (1) ...
(اقتربت الساعة و انشق القمر× فتول عنهم يوم يدع الداع الى شئ نكر)(قمر: 1 و6).
«آن ساعت نزديك آمد و ماه آسمان شكافته شد. پس از آنان روى بگردان تا روزى كه ندا كنندهاى خلق را به عالمى حيرتآور و هولانگيز دعوت كند».
در حديثى آن ساعت را خروج حضرت مهدى(ع) دانسته كه مردم را به آئينى فرا مىخواند كه آن را منكر و ناشناخته مىدانند و باور نمىكنند كه آئين اسلام باشد.
قبل از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، كشور ايران در تصور غربيها پايگاهى حياتى، آن هم در مرز شوروى و در قلب جهان اسلام به حساب مىآمد و از ديدگاه مسلمانها كشورى اسلامى و اصيل به شمار مىرفت كه «شاه» سر سپرده غرب و همپيمان اسرائيل بر آن حكومت مىكرد و براى خوش خدمتى به اربابانش، كشورش را دربست در اختيار و خدمت آنان قرار داده بود ...
به موجب احاديث وارده از ناحيه پيامبر اكرم، صلىاللهعليهوآله، و ائمه معصومين، عليهمالسلام، مندرج در مصادر حديثى و كتب اختصاصى پيرامون حضرت بقيةالله مهدى منتظر، عجلاللهتعالىفرجه، يكى از ويژگيهاى قيام جهانى آن حضرت رويارويى و جنگ با كفار و مشركين و مفسدين فى الارض استبا سلاحهاى جنگى عصر پيغمبر (از جمله ذوالفقار يعنى شمشير پيغمبر) و ديگر وسائل از اين قبيل كه جهت آگاهى تفصيلى خوانندگان محترم را به مصادر مربوطه ارجاع مىدهيم. (1)
امام باقر، عليهالسلام، در اين زمينه مىفرمايد: ...
انديشه پيروزى حق بر باطل و غلبه صالحان بر طالحان و عادلان بر ظالمان كهبرگرفته از متن قرآن كريم است، بارقهاى از نور اميد در دلها تابانيده وهمه را چشم به انتظار شخصى گذاشته كه منادى حق است و سفير نور، كشتيبانهدايت است و قافلهسالار رهايى; مجدد حيات بشريت است و احياگر اخلاق خدايى،اين شخصيتبزرگ را در روايات اسلامى «مهدى» عليه السلام مىنامند ...
امام مهدى (ع) در راه و كار خود سازشناپذير است و در اجراى حدود و احكام الهى و مبارزه با ستمگران قاطعيتى خدايى دارد، چشمپوشى و مسامحهاى در راه و روش او نيست، از ملامت ملامتگران نمىهراسد، از هيچ مقام و قدرتى نمىترسد، و بدون هيچگونه ملاحظهاى تبهكاران را كيفر مىكند و صالحان زاهد و سادهزى و بىآلايش را در مصادر امور مىگمارد ...
ظهور موعود الهى و منجى بشر متضمن دو عنصر اساسى و به هم پيوسته است: زمان دوران اين تحول در رويداد جهانى (آخرالزمان) و وجود شخص منجى و متكفل اين امر عظيم (امام مهدى، عليهالسلام) ...
مساله ديدار حضرت مهدى(عج) از مسائل مهمى است كه در طول قرنهاى متمادى قلوب شيعيان مشتاق را به خود مشغول داشته و آنان كه عاشق وصال حضرت بودهاند در اين انتظار سوختهاند و ساختهاند، از اين ميان، شايستگان به مقام ديدار نائل آمدهاند و از فيض محضر حضرت ولى عصر(عج) بهرهمند گرديدهاند و چه زيبا به آرزوى خود رسيدهاند.
او را چگونه بستايم كه بزرگتر از ستايش است و درباره او چه بگويم كه هرچه گويم نمى از يم و قطرهاى از درياى بى كران فضل و كمال او بيش نيست ...
جو حاكم در دوران حكومتهاى بنىاميه و بنى عباس و نظير آنها سبب گرديد كه بسيارى از حقايق اسلامى به دست فراموشى سپرده شود و در ميان مسلمانان ترويج نشود و در مقابل بسيارى از چيزها كه در مسير سياست آنها قرار مىگرفتبه وجود آمد و تبليغ شد. نظير مساله جبر، خلق قرآن و امثال آنها.
وجود مقدس حضرت بقيةاللهالاعظم ، اروحنالهالفداء، در معارف به عنوان «خونخواه كشته كربلا» (1) شناخته شده و شيعيان همراهى با آن امام منصور براى گرفتن انتقام خون حسين(ع) و يارانش را يكى از آرزوهاى بزرگ خود مىدانند، (2) تا جايى كه در هر عاشورا به يكديگر اينگونه سر سلامتى مىدهند...
«الذين ان مكناهم فىالارض اقامواالصلوة و اتواالزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عنالمنكر و لله عاقبةالامور» (1)
اينها (ياران خدا) كسانى هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز بر پا مىدارند و زكات مىپردازند، و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و پايان همه كارها از آن خداست...
نام مبارك ايشان: «م;ح;م;د» و نام مادرشان - به اختلاف روايات- «نرجس; ريحانه; سوسن; صيقل; حكيمه; مريم» مىباشد...
نجمه ، مادر بزرگوار امام رضا(ع) و از زنان مومنه ، پارسا، نجيب و پاكيزه بود.
حميده ، همسر امام صادق (ع)، او را كه كنيزى از اهالى مغرب بود، خريد و به منزل برد.
نجمه در خانه امام صادق (ع)، حميده خاتون را بسيار احترام مى كرد و به خاطر جلال و عظمت او، هيچ گاه نزدش نمى نشست !.
مقدمه :
امام علي بن موسيالرضا عليهالسلام هشتمين امام شيعيان از سلاله پاك رسول خدا و هشتمين جانشين پيامبر مكرم اسلام ميباشند.
ايشان در سن 35 سالگي عهدهدار مسئوليت امامت ورهبري شيعيان گرديدند و حيات ايشان مقارن بود با خلافت خلفاي عباسي كه سختيها و رنج بسياري رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ايشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراين نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماييم.
زادگاه
هشتمين پيشواي شيعيان امام علي بن نوسي الرضا عليه السلام در مدينه ديده به جهان گشود.
كنيه ها
ابوالحسن و ابوعلي
لقبها
صفحه قبل 1 صفحه بعد